خطری یا آزاری برای کسی ندارم. محبوبِ آنها که باید باشم، هستم. نه منزوی ام، نه شکستهنفسی را یادم دادهاند. ادعای رابطهساختن دارم. ادعای رابطهنگهداشتن مثل مومی که توی دست. با اینهمه باز تنها. باز ساکت. به جرم بیپنجره آینه خواستن. چگونه میتوانم بفهمانم هیچکس نمیتواند مثل من بخواهدت. مشروط بر اینکه باشی؛ نیستی.
منبع:پاسیو