به نام او ......
چقدر من بی تو تنها به نظر می رسم....
مثله مردی که با پالتوی قدیمی ......
توی باران ...
زیر چراغ همیشه روشنه پیاده رو .....
دارد قدم می زند......
مثله نگاهه منتظری که پشت پنجره
ساعت ها خیره به پیاده رو ست....
و وقتی که به خودش میاید می بیند لیوان چایش سرد شده است.....
چقدر من بی تو .........
چقدر من بی تو تنها.....به نظر میرسم....
مثله تمام وقت هایی که آسمان ابریست .....
ولی نمیبارد .......
چقدر من بی تو ....
چقدر من بی تو .......
چقدر من بی تو .......
تنها
تنها
تنها
این متن از من به تو ......
-------------------------------------------------------------
من اگـر عاشقــانه می نویــسم
نه عـاشقــم، نه شکست خــورده ام!
فقـط می نـویـسـم تا عشق یاد قلبـــم بمـاند...
در ایـن ژرفــای دل کندن هــا و عـادت هـا و هوس هـا
فقــط تمرین آدم بودن می کنــم...!
همین...
---------------------------------------------
یه آدماهی هستن میخندن . زیاد هم میخندند. اما ...
حرفهاشون ، غمهاشون ، مشکلاتشون
اینها چیزهایی ست که میریزه توی دلش و دَرَش رو هم دوقفله میکنه
کسی رو هم راه نمیده اون تو
نمیزاره بفهمید که اون تو چه خبره
و شما هیچ وقت درکش نمیکنید، چون بلد نیست منت بزاره .
منبع:لینکستان کپی رایت/ستاره ای از آسمان