ی بار عطر زیادی زده بودم، رفتم پیش مادربزرگم. تق خوابوند تو گوشم!
گفتم چرا میزنی؟ گفت سیگار کشیدی بی غیرت!!!!
من /° دستام بالا .خخخخخخ
غیرت )))
اردلان تمجید <@> (چشمه خشمگینشه)
به سلامتی مادربزرگا
به مخاطب خاصم اس دادم عزیزم چیکار میکنی؟
جواب داده: دارم شبکه سلامت نگاه میکنم. آخه کنترل تلویزیون ازم دوره حوصله ندارم بیارم.
من :|
بعد چند ثانیه دوباره من ;(
از دوستان خواهش میکنم برای شادی روحم دست به دعا بشید چون چند وقت دیگه به علت سوء تغذیه شدید تلف میشم.
همسر آینده است که من دارم؟؟!!
عاقا من و اخوی گرامیم ی روز طبق معمول داشتیم دعوا میکردیم یهو مامانم جوش اورد کنترل تلویزیون برداشت ک مثلا زنگ بزنه بابام!!!
تازه دکمه هارو زده گذاشته بقل گوشش دیده بوق نمیخوره میگه دوباره چه بلایی سر این اوردین؟!
بله همچین خانواده ای هستیم ما!
روز رفتم خونه آبجیم موندم زنگ زدم به بابام میگم:
هرجوری هست زودی برمیگردمالهی پدر دور سرت بگردم!
ن گذاشته ن برداشته میگه:
بیاااااااااا دوری کنیم از هممممم!
خداییش پدر وابسته س دارم من؟
پسرخاله ام کلاس اول که بود یه چن بار معلمشون از خواب بیدارش کرد، شاکی شد گذاشت رفت بیرون کلاس!.. معلمه ازش پرسید گفت کجا میری!.. گفت میرم یه آبی به صورتم بزنم، تو درستو بده ..
حالا امسال رفته کلاس دوّم..
منتظرم ببینم پیشرفتش در چه حد بوده امسال
الان ساعت نه و بیست و نه دقيقه شب 4 مردادبالاخره تونستم بعد از يک جنک طولاني با6 گودزيلا(خداييش يک در برابر6 ناجوانمردانست اونم6 تا گودزيلا)تونستم کامبيوترم رو از اشغال اونا در بيارم!!!
سر صبح با صدای قاروقووور شکمم پاشدم
رفتم به مامانم میگم:چرا منو سحری بیدار نکردی؟؟؟!!!!
میگه:باباتو داداشت خیلی گوشنشون بود سحری توروهم خوردن!!!!گفتم تو بی سحری روزه بگیری بیشتر ثواب کنی:((((
یعنی میشه احسان علیخانی زنگ بزنه بهم بگه:
مامان بابای اصلیتو پیدا کردیم
فردا شب دعوتی ماه عسل:)))))
منم از این آنپاس شدید در بیام انقد واسه خدا اِنقورت نیام:)
با خشم به گودزیلامون )برادر زادم( میگم بپر برو واسم آب بیار بگو خب!!!
صاف صاف تو چشم نیگا میکنه میگه فکر نکن با این قیف و قمپز میتونی منو بزاری تو آمپاس خودت برو از یخچال بکن بخور
این دیگه گودزیلا نیست که اژدهای دوسره!!!!
عاقا من از وقتی این سریال دودکش رو دیدم ششم کلیم قلبم صفرام کبدم رفتن نو امپاس که چرا اسمش هست دودکش :/
پسره تو اعلامیه پدرش نوشته :
از وقتی رفتی گرمی از این خونه رفته...!
یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده
آقا یه بار سوار هواپیما بودیم نصف راهی برامون غذا آوردن من رفته بودم دستشویی اومدم دیدم بغل دستیم غذامو خورده گفتمش پس نهارم کو گفت شرمنده فکر کردم پیاده شدی خوردمش
لینکستان کپی رایت/ققنوس69