لیلی با لنز آمده است، مجنون با بنز
فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ غلامرضا کافی در سال 1347 در کرمان چشم به جهان گشود. وی برای تحصیلات دانشگاهی به شیراز آمد و در همین شهر اقامت گزید و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز ادامه داد و سپس به عضویت هیئت علمی همین دانشگاه درآمد.
از دکتر کافی تاکنون بیش از 13 عنوان کتاب در حوزههای شعر و نثر و نقد منتشر شده است.
دکتر کافی در قالب غزل موفق بوده است. در سالهای اخیر توجه او به «ترانک» - که نوعی کوتهسرایی در شعر میباشد - توجه منتقدان را به خود جلب کرده است.
با خواندن ده ترانک از کتاب کوچک و جذاب «ترانکها» به زیبایی شعرهای کوتاه این پژوهشگر فعال عرصه شعر معاصر بیشتر پی خواهیم برد؛
1. تصادف
من وقتی تصادف هم نمیکنم، شاعرم
اما مردم
فقط در همان وقت
گردم حلقه میزنند
2. مرد
در رکوع
کمان زده کشیده بود
تیر از پای نمازش در آوردند
3. ظهور
نرگس گل زمستان است
زمستان است
گل نرگس!
4. تجدد
دیروز سگی برای نگهبانی داشتم
امروز
نگهبانی برای سگم
5. عاشق
عاشق چگونه صادق است
که در انتظار
دلش هزار راه میرود
6. خیابان
ادکلنهای متفاوت
بیتفاوت از کنار هم میگذرند
عطر سلامی نمیشنوی
7. نتیجه
جنگیدیم
تا راه باز شود
دکمهها باز شد
8. جراح
با دلهای این مردم
متخصص قلب
جراح پلاستیک است
9. افیون
زن به زرق و برق میاندیشد
مرد به قبض برق میاندیشد
زرق و برق، قبض برق، زر ورق
10. اینترنت
قرار معاشقهای در اینترنت:
- لیلی با لنز آمده است
- مجنون با بنز آماده است
به همان اندازه که برای کافی ظاهر و قالب مهم است، محتوا و اندیشه نیز مهم است. تا جایی میتوان بر این نکته پافشاری کرد که او بدون دلیل شعر و حتی مصراعی نمیسراید. بهترین دلیلش برای سرودن عشق است و شور تازگی.
این جرأت تازگی در رگ رگ مصراعهای پرکشش «ترانکها» مشاهده میشود.
ترانکهای وی تجربه موفقی است که مورد نقد قرار گرفته است، اما منتقدین میبایست برای پویایی این قالب تازه، بیشتر به نقد این اثر ارزشمند میپرداختند.
به هر حال به زعم نگارنده، یکی از بهترین کتابهایی که در سالیان اخیر خواندهام، همین «ترانکها»ی دکتر کافی است. و هر گاه که برای مستمعین و مخاطبین آگاه خواندهام آنها با شوق قابل تحسینی به این اشعار خوب گوش میسپردند.
«ترانکها»ی کافی بخشی از درد شاعر است، دردی که شاید هیچ فردی از شنیدن آنها لذت نبرد ولی این درد در اجتماع قابل لمس است؛
«ترانکها را دوست دارم
با آن که هیچ کس
از درد لذت نمیبرد»
وجود شاعرانی که سواد دانشگاهی دارند برای نسل ما نعمتی است. حضور شاعران خوشفکری مثل کافی در دانشگاهها به ما این نوید را میدهد که در آینده شاهد شکوفایی نسل متفکر خوشذوقی در عرصه نقد باشیم. با آوردن سه ترانک از کتاب «ترانکها» که توسط نشر شروع منتشر شده است این یادداشت را پایان میدهم؛
«سیاست
دنیای رنگارنگی است:
- ارتش سرخ
- کاخ سفید
- سازمان سیا (ه)»
*
«کیمیا
شیشهی عطر خالی میشود
جانباز شیمیایی میمیرد
من و تو زنده میمانیم
سطل آشغال پر میشود»
*
«عاشق
عاشق چگونه صادق است
که در انتظار
دلش هزار راه میرود»
منبع: لینکستان کپی رایت/شهر خبر