به نام او ....
دلم پر از شکایته
ولی سکوت می کنم
به جرم داشتنه چشات
دارم سقوط می کنم
منو از این دلواپسی
و ازین شبای پر غرور
منو رها کن و ببر
به شهر عشق یه جای دور
توی چشام نگا بکن
بگو که دلواپسمی
بگو اگه تنها باشم
خود تو تنها کسمی….
بذار منم حس بکنم
عاشقمی ، دوستم داری
اگه یه روزی نباشم
نمی تونی ، کم میاری…
ولی از اون روزای خوب
که خاطراتش با منه
سالها بعد از دوریه تو
یکی داره در می زنه….
یه نامه از یه راه دور
یه راه آشنا و غریب
نامه ای از عشق قدیم
با دست خطی بد و عجیب
نامه داده دوستت دارم
عشقت همیشه بامنه
اما حالا دستای من
نامه رو آتیش می زنه…..
فاطمه قهرمانی
------------------------------------------
شبیه کسی شده ام که
پشت دود سیگارش
با خود می گوید :
باید ترک کنم !
سیگار را....
خانه را ....
زندگی را....
و باز پکی دیگر می زند .....
-------------------------------------
آی عاشق نشو
نمی دانی که دل تنگ
چیز خوبی نیست