به نام او
امشب چه بی تابم ، من ، این منِ خسته
این مرد تکراری ، باز چشماشو بسته
باز پالتو می پوشه ، تو بارون کوچه
می خواد که برگرده ، احساسی که پوچه….
نه….این نه بارونه ، نه حس یه مجنون
تاریکه این دنیا ، تاریکه این زندون
سیگارشو می خواد ، دنیاش پر از درده
دلتنگ اونی که……. دنیاشو بد کرده
تو فکر یک بیتِ ، بیتی برای تو
بازم سکوت شب ، بازم یه شعر نو
توی کافی شاپه ، هی قهوه می نوشه
سیگارشم روشن ، تو فکر آغوشه
آغوش اونی که دلواپسش کرده…..
با رفتنش اونو تنها ترش کرده…
قهوه ی اسپرسو ، اون خاطرات زرد
اون خنده هایی که داغون ترش می کرد
تو دود اون سیگار دنیاشو می سازه….
وقتی بدون بال ، دنبال پروازه……
باز دستی تو رویا ، چشماشو می بنده
لب های بی جونش ، از درد می خنده
آره…..شبی رفتش تو عمق تنهایی
یک مرد تکراری ……یک مرد رویایی
فاطمه قهرمانی
---------------------------------------------------
قبلا این شعر رو گذاشته بودم
اما این سری تغییرش دادم البته خیلی کم و نا محسوس
امیدوارم خوشتون بیاد
-------------------------------------------------------------------------
آرامم مثل کسی که بخواهد داوطلبانه برای همیشه ناپدید شود
منبع:لینکستان کپی رایت/ستاره ای از آسمان