به نام او .....
ای پنهان در من .......
واژه هایت را همین چند لحظه به من قرض بده
تا از خودت برای خودت بنویسم .....
پنهان در من .....
تو که سرچشمه ی همه ی دلتنگی ها ....
و نبودن ها.......و نمی دانم هایی.....
تو که چشمانت آسمانی است
برای هر پرنده ای که به تو دل سپرده است ......
پنهان در من .....
ای سرتاسر شعر و غزل .........
ای شبنم شمعدانی های بی تو پژمرده......
پنهان در من .....
ای شادی هر آنکه تو را دید و شنید و خواست و .........پرستید .......
با توام ....پنهان در من .....
دستانت آرزوی دوری است برای دستانم .........
های.... پنهان در من .......
ای بی رحمِ جفا پیشه ....ای شیرن قصه های تلخ من .........
و ای تمام من ....
چه سکوت پر حرفی است نبودنت .......
تمام من !کجایی؟؟؟؟
تمام من ......
دوستت دارم ........
این نوشته از من به قلبت ......
---------------------------------------------------
دلم دیگر به زنده گے گرم نیست.
مادر مے گوید:
باید کمے به خودت برسے
اما چه گونه
وقتے از هر طرف مے روم، به تــو مے رسم؟
منبع:لینکستان کپی رایت/ستاره ای از آسمان